قبلنوشت:
کلاس تازه تموم شده. جالب بود، یه لحظه وسط تدریس جناب استاد، حس کردم داره «دربارهی من سوتک» رو شرح میده!
وقتی این دربارهی من رو برای سوتک نوشتم، بعضیا نه جدی، ولی بهش گیر دادن!
من هیچی نمیگم و این پست صرفا نقل قول استاد میباشد:
«اینکه بعضیا میگن مدرنیته تموم شده، بله! در زمینهی فکری و فلسفی مدرنیته تموم شده، ولی هنوز در سطح عمومی، مدرنیته حاکمه. در سطح نخبگان و بحثهای فلسفی پست مدرنیته مطرح شده، در سطح عمومی هم، ممکنه بگید این موسیقیها و سبکهای خاص لباس پوشیدن... درسته! ولی واقعیتش اینه که مدرنیته، هنوز حاکمه و حالا حالاها حاکم خواهد بود.
بعضیا دربارهی مدرنیته معتقدن ذاتی داره، یه اصل داره یه فرع داره و... اما بعضیا میگن نه! یکسری اتفاقات و تغییرات بوده که همهش با هم، بهش میگیم مدرنیته.
اگر معتقد باشیم که ذاتی داره، باید بگیم یا مطلقا میخواهیمش یا نه! و دیگه نمیتونیم گزینش کنیم و بگیم این بخشش خوبه و این بخش بد، اما اگه توی گروه دوم باشیم اون وقته که میتونیم گزینش کنیم...»
تهنوشت:
حق نداشتم یاد «دربارهی من» سوتک بیفتم؟